مسافرت اصفهان
سلام پسرک گلم
10 مهر ماه 1392 تصمیم گرفتیم با آقا جون و مامان جون
دوتا عمه جونا و همسران و بچه هاشون بریم اصفهان
سفر خوبی بود گلم
اول از همه اینکه راه و اشتباه رفتیم و 100 کیلومتر راه دور شد بد نبود و خوش گذشت
دوم اینکه شما شبها طبق معمول کلی گریه میکردی و میخوابیدی
سوم اینکه شب آخر به علت سهل انگاری من و شیطنت و تیز بودن شما دستت زخم شد
الهی برات بمیرم خیلی درد داشتی ولی الان شکر خدا بهتری
راستی شب آخر خونه ی عمو ی مامانی هم رفتیم و بهشون زحمت دادیم
اونا خیلی خوشحال شدن که شما رو دیدن حدود 4-3 ماهی بود که ندیده بودنت
و شما هم حسابی از خجالتشون در اومدی
البته اونجا هم به علت سهل انگاری بابایی پولکی کشیده شد به کنار لبت و خون اومد
حالا عکسات پسر نازم
محمد پارسا در میدان امام
محمد پارسا در میدان امام کنار درخت زالزالک
محمدپارسا در چهل ستون
محمد پارسای خواب کنار 33 پل
محمد پارسا در باغ پرندگان کنار فلامینگوها
محمد پارسا در باغ پرندگان کنار خانه روستایی کوچک
و در آخر یک عکس در کنار درخت زالزالک که به نظرمون خیلی قشنگه