سلام گل مامان و بابا پسرکم الان شما خوابیدی و من دارم این پست و برات مینویسم دیشب که از مهمونی خونه دخترخاله ی من برگشتیم خونه شما تا ساعت 4 صبح فقط گریه میکردی و نخوابیدی بخاطر همین از صبح تا الان که ساعت 13.25 هست شما در خواب ناز به سر میبری دیشب هر ترفندی رو برات به کار بردیم تا بخوابی ولی فایده نداشت ولی اتفاق خیلی خوبی پیش اومد که به این همه سختی دیشب می ارزید داشتیم باهات توپ بازی میکردیم و شما کنار تخت ایستاده بودی من برات توپ و پرت کردم اونطرف اتاق و منتظر شدم تا شما بری اونو بیاری که در کمال تعجب دیدم شما روی دوتا پای کوچولوت ایستادی و دو قدم برداشتی و بعدش افتادی اینقدر ...